شماره ی 5 هنوز در حال دستور دادن و گوهرفشانی ست.
خدایا قدرتی بده که وقتی دیدمش، نزنم بکشمش.
خشمم از شماره 5 شاید افراطی و احمقانه به نظر برسد.
آخخخخخ که چیزهایی از این شماره ی پنج هست که بخودم اجازه نمی دهم در موردش چیزی بگویم. آخخخخخخخ
از اول سال پدر همه را رسما درآورده.
خدا قوت معلم جان.
چطوری تحمل می کنی این حجم از فشار را ؟
درباره این سایت